شناخت جامعه بشري از ديدگاه علم اقتصاد
2 – جامعه بردهداري
بعد از متلاشي شدن قبيلهها در دل جامعه اوليه، خانواده به وجود آمد. در جامعه بردهداري، خانوادهها به دو دسته تقسيم شدند. خانواده بردهدار و خانواده برده. اين ويژگي اجتماعي كه در اثر شرايط اقتصادي اجتماعي آن روزگار به وجود آمده بود يعني برده و بردهدار از نسلي به نسل ديگر اين ويژگي منتقل ميگرديد. فرزند برده نميتوانست طبقه خود را جا گذاشته و به طبقه بردهدارها منتقل شود، و همچنين فرزند بردهدار نميتوانست برده شود.
به تدريج خانوادههايي كه از بردگان بهرهكشي ميكردند به سرعت صاحب ثروت و قدرت شدند. همراه با رشد فقر براي بردهها و ثروت براي بردهدارها، توانگران(بردهدارها) نه فقط زندانيان بلكه هركسي از هم قبيله خود را نيز كه فقير و درمانده يا مقروض شده بود، به بردگي ميكشيدند. اين آغاز استثمار انسان به وسيله خود انسان بود. همين بردهدارها در نهايت تبديل به دولتهاي بردهدار شدند. دولتهاي بردهدار موظف بودند از قوانين و مقرراتي را كه خود عليه بردهها وضع كرده بودند، حمايت عملي انجام دهند. قيام اسپارتاكوس نتيجه ظلم بيحد و حصر و عريان بردهداران بود.
نظام بردهداري تقريبا" در ميان كليه مردم مختلف جهان وجود داشته است. در جامعه بردهداري ابزارهاي آهني متداول و گسترش يافت. تبر آهني براي قطع درختان، جهت افزايش زمينهاي زير كشت، و خيش چوبي با تيغه آهني براي شخم زدن زمين ساخته شد.
ساختن ابزار آلات فلزي سبب پيدايش صنايع دستي گرديد. جدايي صنايع دستي از كشاورزي، دومين تقسيم اجتماعي بزرگ كار بود. كه در جامعه بردهداري رخ داد. در نتيجه مبادله فرآوردهها گسترش يافت و در پي آن پول به وجود آمد. پول به صورت كالايي همگاني درآمد كه ارزش تمام كالاهاي ديگر به وسيله آن سنجيده ميشد و به عنوان واسطهاي در مبادله كالا به كار ميرفت.
به دنبال آن تجار به وجود آمدند كه كالاهاي اضافي صنعتگران را به قيمت نازل خريده و آنها را به قيمتهاي بيشتر به مصرف كنندگان دورتر ميفروختند.
توسعه و تكامل صنايع دستي و مبادله موجب پيدايش شهرها شد كه اين خود آغاز جدايي شهر از روستا بود.
اقتصاد و فرهنگ دنياي كهن براساس كار برده بهبود قابل ملاحظهاي يافت. رشتههاي بسياري از دانش، رياضيات، مكانيك و معماري به طور قابل ملاحظهاي تكامل يافت.
با تكامل اقتصاد بردهداري، مبارزه طبقاتي مردمي كه به بردگي كشيده شده بودند، عليه بردهداران شعلهور ميشد. دهقانان آزاد و پيشهوراني(صنعتگران دستي) كه آنها نيز توسط زمينداران بزرگ و دولت بردهدار استثمار ميشدند به صفوف بردگان پيوستند.
در ميان طغيانهاي متعدد بردگان، قيامي كه به رهبري اسپارتاكوش برپا گرديد(74 تا 71 قبل از ميلاد) داراي اهميت و اعتبار ويژهاي است كه فكر ميكنم كسي نباشد كه فيلم آن را نديده باشد.
همين ضربات بردگان، سرانجام موجب نابودي نظام بردهداري شد. كه با نظام فئودالي جايگزين شد.
نظرات شما عزیزان: